August 5, 2020
August 21, 2018
November 2, 2018
October 3, 2016
View

خب این قصه هم تموم شد. به نظرم این قصه همه چیز تمومه. داستان کشش خیلی خوبی داره، پر از مفهوم هست که می‌شه ساعت‌ها بهش اندیشید. نویسنده‌ش واقعاً یه نویسنده ست.
اینکه آدم‌ها اسم ندارند یا اینکه زمان گم می‌شه رو خیلی دوست دارم.

View

همیشه سعی کردم در مورد کتابی که تموم نمی‌کنم نظر ندم ولی در مورد این کتاب واقعاً نپسندیدم و نیمه رها کردم. گویا نویسنده که سعی کرده که مفاهیم باارزش رو با سطحی‌ترین حالت ممکن توی یه داستان غیر جذاب ارائه کنه.

September 26, 2020

سه‌شنبه‌ها با موری: شاید اینکه آدم یه بار دیگه بیاد و نگرش یه آدم دم مرگ رو به زندگی بخونه بتونه جرقه بزنه. کتاب خوبیه. گاهی برای من زیادی نصیحت‌گونه بوده ولی نگرشش رو دوست داشتم و تا حدودی باور دارم. خوندن این کتاب احتمالاً محرکی می‌شه که بیشتر به این زندگی ساده نگاه کنم.

July 26, 2020

خوندن گفتگوی چهره‌های شاخص انقلاب توی سال اول انقلاب با یه سری دانشجو واقعاً آموزنده ست و به آدم دید می‌ده.

April 7, 2020

لذت بردم.
دوزخ یه اتاقه. آینه‌ای نیست که آدم‌ها خودشون رو ببینند. برای دیدن خودشون یا برای باور اینکه هنوز وجود دارند باید خودشون رو از نگاه دیگران ببینند. همیشه و در همه حال کسی هست و همیشه روشنه و هیچوقت تاریک نیست تا مخفی بشی.
دوزخ قضاوت و نگاه دیگران به ما ست، دوزخ خواسته‌های ما ست.
و این ابدیه.

September 26, 2020
June 18, 2021

یکمی از خوندن کتاب می‌گذره که دارم این رو می‌نویسم. به نظرم می‌رسه که خلاقیت داستان عالیه، فضای سورئالیش رو خیلی دوست دارم و هدف‌مند بودن قصه هم برام خیلی باارزشه و در آخر که به نظرم کتاب خیلی ساده ست.

November 21, 2020
November 27, 2018

اگر من می‌خواستم برای این کتاب عنوانی انتخاب کنم احتمالاً می‌نوشتم «آینه». البته توی پرانتز و ریز اون پایین مایینا می‌نوشتم (آینه‌ای که دوده گرفته است)

February 7, 2019

انقدر چسبید که تقریباً یه کله خوندمش. مطمئنم از اون کتاب‌ها ست که باز هم می‌خونمش.

November 12, 2018
August 2, 2018
December 28, 2018
May 24, 2021