Ratings1
Average rating5
تقريبن توى هر هفت روايت و البته روايت كوچكترين بچهى امام صدر كه روايت بعد از پدرش ئه من اصلن احساس نميكردم دارم شرح حال يك سوم شخصِ نديده رو ميخونم. رابطهاى كه برقرار ميشد بدون يك ذره اغراق شخصى بود. حتى روايت برادر بزرگتر امام صدر، على، با اينكه كاملن غيرمنعطف و مسلط به خود شروع ميشه و ادامه پيدا ميكنه هم آخرش انگار باعث ميشه راوى - يعنى على صدر- خيلى مبهم و رازآميز بشكنه:
دوستان شرحِ پريشانىِ من گوش كنيد
داستانِ غمِ پنهانىِ من گوش كنيد ...