تأملات در فلسفه اولی
1641 • 112 pages

Ratings1

Average rating3

15

برهان آنسلم در اثبات وجود خدا از مفهوم خدا، با تولّد سوژه از دل شک به واقعیت و قرار گرفتنِ اطلس‌وارِ بنیان‌گون‌اش برای برپاییِ واقعیت، در گفته و ناگفته‌ی این «تأملات» در توازی است. وضوح و تمایز برای سوژه، بازتاب و عبارةٌ اُخرای انفکاک‌ناپذیریِ مفهومِ وجود از مفهومِ خدا است؛ همان که در سطحِ ماته‌ماتیکا –به معنای افلاطونیِ کلمه– برابریِ مجموع زوایای مثلث با دو قائمه بیان می‌دارد. اینجاست که «خطا» معنای هستی‌شناختی خود را از سایر دلالت‌های فرعیِ رقیب «متمایز» می‌سازد. خطا همان اراده‌ای است که بر فراتر از حدود فاهمه تعلّق گرفته باشد.خطا بدن/ماشینی است که فراتر از آنچه برای صیانتش لازم است، نفس را از ایده‌های واضح و متمایزش باز دارد.«می‌اندیشم، هستم»؛ اگر جهان را برپا ندارم، اگر به اشباح رویا اجازه دهم مرا به خود بخوانند، اگر پروانه‌ای باشم که خواب می‌بیند چوانگ‌تسو است، اگر دایره‌ها چهارگوش شوند، آنگاه عدم را فراخوانده‌ام تا در وجود سهمی «نامتمایز» داشته باشد که اندازه‌اش «واضح» نیست.

December 23, 2020